زمان تقریبی مطالعه: 16 دقیقه
 

روضه شب چهارم محرم






شب چهارم عزاداری ماه محرم را به نام به یکی از شهیدان کربلا، یعنی حر بن یزید ریاحی نام‌گذاری کرده‌اند. البته این شب به فرزندان حضرت زینب (سلام‌الله‌علیها) نیز منسوب شده است. هر یک از شب‌های ماه محرم به نام یکی از شهدا یا شخصیت‌ها یا وقایعی مرتبط با حادثه کربلا نام‌گذاری شده است. نام‌گذاری شب‌های محرم به طور تعینی و با گذشت زمان صورت گرفته است. این کار از ناحیه‌ ذاکران اهل بیت (علیهم‌السّلام) به تقلید از شب‌های خاصی مانند: عاشورا و تاسوعا انجام گرفته است.


۱ - روضه حر ریاحی



حر بن یزید ریاحی الگوی توبه و حقیقت‌جویی است. او در آغاز برخورد با امام حسین (علیه‌السّلام) چنین جایگاه وارسته‌ای نداشت و به گفته خودش مامور بود و معذور! اما ادب و تواضعش در مقابل سالار شهیدان، سبب رهایی او شد. حر با ژرف‌بینی، حق را بر باطل ترجیح داد و پیشانی پشیمانی بر سجدگاه توبه فرود آورد. حر، جذاب‌ترین الگوی توبه برای خطاکاران است.

۱.۱ - توبه حر


حر که یکی از فرماندهان نامی عرب بود، همراه با هزار نیروی جنگی برای مقابله با امام حسین (علیه‌السّلام) و بستن راه آن حضرت به میدان آمده بود، اما چون در روز عاشورا امام (علیه‌السلام) فریاد برآورد: اما مِنْ مُغیثٍ یغیثُنا لِوَجْهِ اللَّهِ تَعالی؟ اما مِنْ ذابٍّ یَذُبُّ عَنْ حَرَمِ رَسُولِ اللَّهِ؛ آیا فریادرسی هست که به فریاد ما رسد و از خدا جزای خیر بطلبد؟ و آیا کسی هست که شرّ این قوم را از حرم رسول خدا (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌و‌سلم) باز دارد؟» حرّ با شنیدن فریاد امام (علیه‌السلام)، قلبش مضطرب و اشک از چشمانش جاری شد. وی در حالی‌که‌ اندامش به لرزه افتاده بود‌ اندک‌اندک به خیام امام حسین (علیه‌السلام) نزدیک شد و به یکی از نزدیکانش چنین گفت: «سوگند به خدا خودم را در میان دوزخ و بهشت می‌بینم و من بهشت را بر می‌گزینم، هر چند که مرا پاره‌پاره کنند و بسوزانند.» آن‌گاه اسب تاخت تا خدمت امام (علیه‌السلام) رسید و در حالی‌که دست بر سر نهاده بود، گفت: «اللَّهُمَّ الَیْکَ انبْتُ فَتُبْ عَلَیَّ فَقَدْ ارْعَبْتُ قُلُوبَ اوْلِیائِکَ وَاوْلادِ بِنْتِ نبِیِّکَ؛ بار خدایا به سوی تو بازگشته‌ام، توبه مرا بپذیر که من رعب و وحشت در دل دوستان تو و فرزندان پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌و‌سلم) افکندم.» سپس سپرش را واژگون کرد و با شرمساری تمام عرضه داشت: «جُعِلْتُ فِداکَ یَابْنَ رَسُولِ اللّه ِ اَنَا صاحِبُکَ الَّذی حَبَسْتُکَ عَنِ الرُّجُوعِ وَ سایَرْتُکَ فِی الطَّریقِ وَ جَعْجَعْتُ بِکَ فی هذَا الْمَکانِ وَ ما ظَنَنْتُ اَنَّ الْقَوْمَ یَرُدُّونَ عَلَیْکَ ما عَرَضْتَهُ عَلَیْهِمْ وَ لایَبْلُغُونَ مِنْکَ هذِهِ الْمَنْزِلَةَ، وَ اللّه ِ لَوْ عَلِمْتُ اَنَّهُمْ یَنْتَهُونَ بِکَ اِلی ما اَری ما رَکِبْتُ مِثْلَ الَّذی رَکِبْتُ، فَانّی تائِبٌ اِلَی اللّه ِ مِمّا صَنَعْتُ، فَتَری لی مِنْ ذلِکَ تَوْبة؟؛ ‌ای فرزند رسول خدا (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم)، فدایت شوم، من همان هستم که تو را از بازگشت به وطنت جلوگیری کردم و در راه، همه جا قدم به قدم با تو آمدم و مواظب بودم که مبادا از راه منحرف شوی و تو را در این مکان وحشتناک فرود آوردم و خیال نمی‌کردم آنان سخن تو را رد کنند و با تو تا این‌ اندازه کینه ورزند. به خدا سوگند اگر می‌دانستم آن‌ها با تو آن می‌کنند که الان می‌بینم، هرگز با تو چنان رفتاری نمی‌کردم، امّا اینک از آنچه کرده‌ام به سوی خداوند توبه می‌کنم. آیا خداوند توبه مرا می‌پذیرد؟» امام برایش استغفار کرد و فرمود که تو در دنیا و آخرت آزادمرد هستی.

۱.۲ - نبرد و شهادت


برخی از مورّخان نوشته‌اند که حرّ گفت: چون من اوّلین کس بودم که راه را بر تو سد کردم، اجازه فرما نخستین شهید راهت نیز باشم؛ شاید از کسانی باشم که در قیامت با جدّت مصافحه می‌کنند. اما مرحوم سید بن طاووس گوید: مقصود حرّ نخستین شهید در آن ساعات بود وگرنه پیش از این جماعتی به شهادت رسیده بودند.
حرّ از امام حسین (علیه‌السّلام) اجازه گرفت و وارد میدان کارزار شد و بعد از رشادت‌های بی‌نظیر، پیکر مجروح و خون‌آلودش به زمین افتاد. او را در حالی‌که هنوز جان در بدن داشت در جلوی خیمه‌ای که کشتگان را در آنجا جمع می‌کردند گذاشتند. امام (علیه‌السلام) فرمود: این کشتگان مانند پیغمبران و فرزندان پیغمبران هستند. سپس امام (علیه‌السّلام) در کنارش حاضر شد و دست به صورت وی کشید و جسد نیمه جانش را نوازش داد و در آن حال فرمود: «اَنْتَ الْحُرُّ کَما سَمَّتْکَ اُمُّکَ وَ اَنْتَ الْحُرُّ فِی الدُّنیا وَ اَنْتَ الْحُرُّ فِی الآْخِرَة؛ تو همان‌گونه که مادرت نامت را حرّ گذاشته، «حرّ» و آزاده‌ای. تو آزادمرد در دنیا و سعادتمند در جهان آخرت هستی.» سپس امام دستمال مبارک خود را بیرون آورده و زخم سر حرّ را بست.
شیخ صدوق در الامالی چنین روایت می‌کند: امام حسین (علیه‌السّلام) بر بالین او حاضر شد، در حالی‌که خون از پیکر حر جاری بود. امام خطاب به حر فرمود: «به‌به‌ ای حر، تو در دنیا و آخرت حری، همان‌طور که تو را "حر" نامیده‌اند». آری، امام حسین (علیه‌السّلام) پیکر حرّ را نوازش کرد، خاک‌های صورتش را کنار زد و زخم سرش را بست و بدین‌سان حرّ در برابر امام (علیه‌السلام) به شهادت رسید.
امّا‌ ای کاش هنگامی که سر امام حسین (علیه‌السّلام) در تنور خولی به خاکستر آلوده شد، کسی پیدا می‌شد تا آن سر نورانی را پاک کند. در زیارت ناحیه مقدسه از وی چنین یاد شده است: السَّلامُ عَلی الحُرِّ بْنِ الرِّیاحِیّ.

۲ - روضه فرزندان حضرت زینب



حضرت زینب کبری (علیهاالسّلام) در حماسه عاشورا دوشادوش برادر حرکت کرده و لحظه‌ای از ایثار و فداکاری باز نایستاد. آن بانوی گرامی در سفر کربلا دو یادگار از همسرش عبداللّه بن جعفر به نام‌های عون و محمد به همراه داشت که هر دو در رکاب امام حسین (علیه‌السّلام) به شهادت رسیدند.
هنگامی که عبدالله فهمید که سفر امام حسین (علیه‌السّلام) به کربلا قطعی است، دو پسرش عون و محمد را را برای کمک به مادرشان به همراه قافله امام حسین (علیه‌السّلام) روانه کرد و به آنان سفارش کرد که اگر جنگی پیش آمد، از امام حسین (علیه‌السّلام) حمایت و دفاع کنند. آن دو هنگام خروج امام از مکه به سوی کربلا به آن حضرت پیوستند و نامه پدر خود عبدالله را که در آن از امام (علیه‌السلام) خواسته بود از این سفر منصرف شود به وی رساندند.

۲.۱ - شهادت محمد


نقل است که زینب کبری (سلام‌الله‌علیها)، دو فرزند خود را مهیای نبرد کرد و به آن‌ها تعلیم داد که اگر با امتناع آن حضرت مواجه شدید، کما اینکه آن مظلوم حتی غلام خود را از قتال بر حذر می‌داشت، دائی خود را به مادرش حضرت فاطمه (سلام‌الله‌علیها) قسم دهید تا اجازه میدان رفتن بگیرید.
محمد یکی از پسران حضرت زینب (سلام‌الله‌علیها) در روز عاشورا وقتی به میدان مبارزه شتافت، چنین رجز خواند:
«اشْکو اِلَی الله مِنَ العُدْوانِ ••• فِعالَ قَومٍ فی الرَّدی عِمیانِ‌
قَدْ بَدَّلوا مَعالِمَ القُرآنِ ••• وَ مُحکمِ التَّنزیلِ و التَّبیان‌
وَ اَظهَروا الکفرَ مَعَ الطُّغیانِ
به خدا شکایت می‌کنم از کردار گروهی که کورکورانه به سوی هلاکت می‌روند، همان‌ها که نشانه‌های قرآن را دگرگون و بیان محکم تنزیل را تغییر داده‌اند؛ و کفر و طغیان و سرکشی را آشکار ساختند.» بنابر نقل مشهور، وی پس از کشتن ده تن، توسط عامر بن نهشل تمیمی به درجه رفیع شهادت نایل آمد.

۲.۲ - شهادت عون


عون فرزند دیگر حضرت زینب کبری (سلام‌الله‌علیها) در روز عاشورا بعد از شهادت برادرش محمد، عازم میدان جهاد شد و در هنگام جنگیدن این رجز را خواند:
«انْ تُنْکِرُونی‌ فَانا ابْنُ جَعْفرٍ ••• شهید صِدْقٍ فِی الجنانِ ازْهَرِ
یَطیر فیها بِجَناح اخْضَرِ ••• کفی بِهذا شَرَفاً فِی الْمَحْشَرِ
اگر مرا نمی‌شناسید، من پسر جعفر طیار هستم که از روی صدق شهید شد و در بهشت نورانی است، با بال سبز در بهشت پرواز می‌کند و همین شرافت مرا، در محشر کافی است.»
[۶۰] موسوی زنجانی، ابراهیم، وسیلة الدارین، ص۲۴۲.

طبق نقل از مورخان عون سومین شهید از بنی‌هاشم است. او در نبرد خود، سه سواره و هجده پیاده از نیروهای دشمن را به هلاکت رساند و سرانجام توسط عبدالله بن قطبه طائی به شهادت رسید.

۲.۳ - آوردن پیکرها به خیام


امام حسین (علیه‌السّلام) بعد از شهادت آن دو نوجوان پیکرهای خون‌آلودشان را بغل گرفت و در حالی‌که پاهایشان بر زمین کشیده می‌شد، آن‌ها را به خیمه‌ها آورد. حضرت زینب (علیهاالسلام) بردباری فراوانی از خود نشان داد، آن‌گونه که همه بانوان از خیمه‌ها بیرون آمدند، امّا او بیرون نیامد. اول برای بی‌تابی نکردن و دوم اینکه مبادا چشم برادر به او بیفتد و ناراحت و شرمنده شود.

۲.۴ - ذکر عون و محمد در زیارت‌نامه‌ها


در زیارت ناحیه مقدسه درباره عون بن عبدالله چنین آمده است: «السَّلامُ عَلی عَوْنِ بْنِ عَبْدَاللَّهِ بْنِ جَعْفَر الطَّیَّار فِی الْجَنانِ، حَلیفِ الایمانِ، ومُنازِلِ الاقْرانِ، النَّاصِحِ لِلرَّحمانِ، التَّالی‌ لِلْمَثانی‌ والْقُرانِ...؛ درود بر عون پسر عبداللَّه بن جعفر طیّار (پرواز کننده در بهشت) که هم‌پیمان ایمان و نبردکننده با هماوردان و خیرخواه خدای رحمان و تلاوت کننده سوره حمد و آیات قرآن بود.»
در زیارت رجبیه و ناحیه از محمد بن عبدالله چنین یاد شده است: «السَّلامُ عَلى‌ مُحَمَّدِ بنِ عَبدِ اللَّهِ بنِ جَعفَرٍ ، الشّاهِدِ مَكانَ أبيهِ ، وَالتّالي لِأَخيهِ ، وواقيِه بِبَدَنِهِ، لَعَنَ اللَّهُ قاتِلَهُ عامِرَ بنَ نَهشَلٍ التَّميمِيَّ؛ سلام بر محمد بن عبدالله بن جعفر، آن که در کربلا به جای پدر حضور یافت و پس از برادر به شهادت رسید و بدن خود را سپر بلای او (امام حسین) قرار داد. خدا لعنت کند کشنده او عامر بن نهشل تمیمی را.»

۳ - پانویس


 
۱. ابن اعثم کوفی، ابومحمد احمد بن اعثم، الفتوح، ج۵، ص۱۰۱.    
۲. خوارزمی، موفق بن احمد، مقتل الحسین (علیه‌السّلام)، ج۲، ص۱۲.    
۳. طبری، محمد بن جریر، تاریخ طبری، ج۴، ص۳۲۵.    
۴. ابن اثیر جزری، ابوالحسن علی بن ابی‌الکرم، الکامل فی التاریخ، ج۴، ص۶۴.    
۵. قمی، شیخ عباس، نفس المهموم، ج۱، ص۲۳۰.    
۶. سید بن طاووس، الملهوف علی قتلی الطفوف، ص۱۶۰.    
۷. موسوی مقرم، عبدالرزاق، مقتل الحسین (علیه‌السّلام)، ص۲۳۶.    
۸. بلاذری، احمد بن یحیی، انساب الاشراف، ج۳، ص۱۸۹.    
۹. بلاذری، احمد بن یحیی، انساب الاشراف، ج۱۲، ص۱۵۹.    
۱۰. طبری، محمد بن جریر، تاریخ الطبری، ج۴، ص۳۲۵.    
۱۱. طبری، محمد بن جریر، تاریخ الطبری، ج۴، ص۲۹۵.    
۱۲. طبری، محمد بن جریر، تاریخ الطبری، ج۴، ص۳۳۰-۳۳۱.    
۱۳. شیخ مفید، الارشاد فی معرفه حجج الله علی العباد، ج۲، ص۱۰۰-۱۰۱.    
۱۴. خوارزمی، موفق بن احمد، مقتل الحسین (علیه‌السّلام)، ج۲، ص۱۲-۱۳.    
۱۵. سید بن طاووس، الملهوف علی قتلی الطفوف، ص۱۶۰.    
۱۶. خوارزمی، موفق بن احمد، مقتل الحسین (علیه‌السّلام)، ج۲، ص۱۳.    
۱۷. ابن اعثم کوفی، ابومحمد احمد بن اعثم، الفتوح، ج۵، ص۱۰۱.    
۱۸. سید بن طاووس، الملهوف علی قتلی الطفوف، ص۱۶۰.    
۱۹. خوارزمی، موفق بن احمد، مقتل الحسین (علیه‌السّلام)، ج۲، ص۱۳-۱۴.    
۲۰. موسوی مقرم، عبدالرزاق، مقتل الحسین (علیه‌السّلام)، ص۲۴۵.    
۲۱. موسوی مقرم، عبدالرزاق، مقتل الحسین (علیه‌السّلام)، ص۲۴۵.    
۲۲. بلاذری، احمد بن یحیی، انساب الاشراف، ج۳، ص۱۸۹.    
۲۳. بلاذری، احمد بن یحیی، انساب الاشراف، ج۱۲، ص۱۵۹.    
۲۴. طبری، محمد بن جریر، تاریخ الطبری، ج۴، ص۳۲۵.    
۲۵. طبری، محمد بن جریر، تاریخ الطبری، ج۴، ص۲۹۵.    
۲۶. طبری، محمد بن جریر، تاریخ الطبری، ج۴، ص۳۳۰-۳۳۱.    
۲۷. شیخ مفید، الارشاد فی معرفه حجج الله علی العباد، ج۲، ص۱۰۰-۱۰۱.    
۲۸. خوارزمی، موفق بن احمد، مقتل الحسین (علیه‌السّلام)، ج۲، ص۱۲-۱۳.    
۲۹. سید بن طاووس، الملهوف علی قتلی الطفوف، ص۱۶۰.    
۳۰. بلاذری، احمد بن یحیی، انساب الاشراف، ج۳، ص۱۸۹.    
۳۱. بلاذری، احمد بن یحیی، انساب الاشراف، ج۳، ص۱۷۳.    
۳۲. طبری، محمد بن جریر، تاریخ الطبری، ج۴، ص۳۳۰-۳۳۱.    
۳۳. طبری، محمد بن جریر، تاریخ الطبری، ج۴، ص۳۲۵.    
۳۴. طبری، محمد بن جریر، تاریخ الطبری، ج۵، ص۴۴۰۴۴۱.    
۳۵. شیخ مفید، الارشاد فی معرفه حجج الله علی العباد، ج۲، ص۱۰۲-۱۰۴.    
۳۶. سید بن طاووس، الاقبال بالاعمال الحسنه، ج۳، ص۷۸.    
۳۷. مجلسی، محمدباقر، بحار الانوار، ج۴۵، ص۷۱.    
۳۸. شیخ مفید، الارشاد فی معرفه حجج الله علی العباد، ج۲، ص۶۹.    
۳۹. طبری، محمد بن جریر، تاریخ طبری، ج۵، ص۳۸۷.    
۴۰. ابن شهرآشوب، محمد بن علی‌، مناقب آل ابی‌طالب (علیهم‌السّلام)، ج۳، ص۲۵۴.    
۴۱. سماوی، محمد بن طاهر، ابصار العین، ج۱، ص۷۷.    
۴۲. خوارزمی، موفق بن احمد، مقتل الحسین (علیه‌السلام)، ج۲، ص۳۱.    
۴۳. ابن شهرآشوب، محمد بن علی‌، مناقب آل ابی‌طالب (علیهم‌السّلام)، ج۳، ص۲۵۴.    
۴۴. سماوی، محمد بن طاهر، ابصار العین، ج۱، ص۷۷.    
۴۵. طبری، محمد بن جریر، تاریخ طبری، ج۵، ص۴۶۹.    
۴۶. بلاذری، احمد بن یحیی، انساب الاشراف، ج۳، ص۲۰۰.    
۴۷. ابن شهرآشوب، محمد بن علی‌، مناقب آل ابی‌طالب (علیهم‌السّلام)، ج۳، ص۲۵۴.    
۴۸. طبری، محمد بن جریر، تاریخ طبری، ج۵، ص۴۴۷.    
۴۹. خوارزمی، موفق بن احمد، مقتل الحسین (علیه‌السلام)، ج۲، ص۳۱.    
۵۰. حسینی جلالی، سید محمدرضا، تسمیة من قتل مع الحسین (علیه‌السّلام)، ص۲۴.    
۵۱. شیخ مفید، الاختصاص، ص۸۳.    
۵۲. طبرسی، فضل بن حسن، اعلام الوری باعلام الهدی، ج‌۱، ص۴۶۵.    
۵۳. ابن اعثم کوفی، ابومحمد احمد بن اعثم، الفتوح، ج‌۵، ص۱۱۱.    
۵۴. سبط ابن جوزی، یوسف بن قزاوغلی، تذکره الخواص، ص۲۲۹.    
۵۵. امین عاملی‌، سید محسن، اعیان الشیعه، ج۷، ص۱۳۷.    
۵۶. ذهبی، محمد بن احمد، تاریخ الاسلام، ج۳، ص۴۵.    
۵۷. ابن‌ عساکر، علی‌ بن حسن، تاریخ مدینه الدمشق، ج۶۹، ص۱۷۶.    
۵۸. ابوبکر بیهقی، احمد بن حسین، دلائل النبوه، ج۷، ص۲۸۳.    
۵۹. جمعی از نویسندگان، ذخیرة الدارین فیما یتعلق بمصائب الحسین (علیه‌السلام)، ص۲۹۰.    
۶۰. موسوی زنجانی، ابراهیم، وسیلة الدارین، ص۲۴۲.
۶۱. امین عاملی، سید محسن، اعیان الشیعه، ج۱، ص۶۰۳.    
۶۲. قزوینی، سید محمدکاظم، زینب الکبری من المهد الی اللحد، ص۲۰۰.    
۶۳. مجلسی، محمدباقر، بحار الانوار، ج۴۵، ص۳۴.    
۶۴. ابومخنف الازدی، لوط بن یحیی، مقتل الحسین (علیه‌السّلام)، ص۱۶۷.    
۶۵. طبری، محمد بن جریر، تاریخ طبری، ج۵، ص۴۴۷.    
۶۶. بلاذری، احمد بن یحیی، انساب الاشراف، ج۳، ص۲۰۰.    
۶۷. مفید، محمد بن محمد، الارشاد فی معرفه حجج الله علی العباد، ج۲، ص۱۰۷.    
۶۸. ابوحنیفه دینوری، احمد بن داوود، الاخبار الطوال، ص۲۵۷.    
۶۹. محمدی ری‌شهری، محمد، دانشنامه امام حسین علیه السلام بر پایه قرآن، حدیث و تاریخ، ج۷، ص۱۵۵.    
۷۰. بلاذری، احمد بن یحیی، انساب الاشراف، ج۲، ص۴۴.    
۷۱. ابن شهرآشوب، محمد بن علی‌، مناقب آل ابی‌طالب (علیهم‌السّلام)، ج۳، ص۲۵۴.    
۷۲. سید بن طاووس، الاقبال بالاعمال الحسنه، ج۳، ص۷۵- ۷۶.    
۷۳. سید بن طاووس، الاقبال بالاعمال الحسنه، ج۳، ص۷۶.    
۷۴. سید بن طاووس، الاقبال بالاعمال الحسنه، ج۳، ص۳۴۳.    


۴ - منبع



پایگاه اطلاع‌رسانی حوزه، برگرفته از مقاله «شب‌های دهه محرم»، بازنویسی توسط گروه پژوهشی ویکی فقه.    






آخرین نظرات
کلیه حقوق این تارنما متعلق به فرا دانشنامه ویکی بین است.